نگاهی گذرا به مراسم سیزده بدر، روز طبيعت

آمار مطالب

کل مطالب : 1892
کل نظرات : 71

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 2532
باردید دیروز : 1524
بازدید هفته : 10325
بازدید ماه : 13345
بازدید سال : 203753
بازدید کلی : 528451
تبلیغات
<-Text2->
نویسنده : سید محمد سیداصیل
تاریخ : شنبه 12 فروردين 1391
نظرات

نگاهی گذرا به مراسم سیزده به در(روز طبیعت). مردم‌ ایران‌ در روز سیزده‌ نوروز به‌ دامان‌ طبیعت‌ می‌روند و آن‌ روز را به‌ تفریح‌ و بازی‌ و استراحت‌ می‌ پردازند. جشن‌ سیزده‌ و رفتن‌ به‌ دامان‌ طبیعت،‌ گویی‌ بدرقه‌ نوروز است. شادی‌ و شكوفایی‌ طبیعت‌ جذابیتی‌ خاص‌ دارد و نوروز بدرقه‌ ای‌ شایسته‌ را سزاوار است.

 

اما اعتقاد به‌ نحس‌ بودن‌ عدد سیزده‌ عقیده‌ای‌ خرافی‌ است‌ كه‌ در ایران‌ و بسیاری‌ كشورهای‌ جهان‌ دیده‌ می‌شود. ابوریحان‌ بیرونی‌ در كتاب‌ «آثارالباقیه» نه‌ تنها اشاره‌ای‌ به‌ نحسی‌ سیزده‌ ندارد، بلكه‌ آن‌ را از روزهای‌ سعد و فرخنده‌ به‌ شمار می ‌آورد.

 

در بیجار رسم‌ است‌ كه‌ برای‌ ناهار سیزده ‌به در، كوفته‌ می ‌پزند و موقع‌ بازگشت‌ از صحرا هر زن‌ و دختری‌ سیزده‌ سنگریزه‌ برمی ‌دارد و به‌ پشت‌ سر خود می ‌اندازد تا نحسی‌ سیزده‌ را از خود دور كند!

 

اجرای‌ مسابقات‌. امروزه‌ در روستاها و شهرهای‌ ایران‌، مسابقات‌ نوجوانان‌ و جوانان‌ در روز سیزده‌ تا حدودی‌ رواج‌ دارد؛ مسابقات‌ چوگان، اسب ‌دوانی‌ و كُشتی‌ از این‌ جمله‌اند. البته‌ این‌ مسابقات، امروزه‌ به‌ صورت‌ زمان های‌ پیشین‌ برگزار نمی ‌شود.

 

گره ‌زدن‌ سبزه‌ . از دیگر مراسم‌ زیبای‌ سیزده‌ نوروز، گره‌ زدن‌ دو سبزه‌ نورسته‌ است. گره‌ زدن‌ دو سبزه‌ نورسته‌ تمثیلی‌ از پیوند یك‌ زن‌ و مرد جوان‌ است‌ كه‌ با اقدام‌ به‌ آن، عملی‌ شدن‌ این‌ آرزو تجسم‌ می ‌یابد تا این‌ دو به‌ هم‌ بپیوندند و تسلسل‌ تولد و زایش‌ برقرار گردد و نظام‌ هستی‌ در جریان‌ باشد. به‌ آب‌ انداختن‌ سبزه‌ در قدیم‌ خانواده‌های‌ ایرانی‌ با نهایت‌ دقت‌ تا سیزده‌ نوروز از سبزه‌ عید مراقبت‌ می‌ كردند و روز سیزده‌ سبزه‌ را به‌ آب‌ روان‌ می‌ سپردند. به‌ این‌ امید كه‌ این‌ دانه‌ها به‌ همراه‌ آب‌ روان‌ موجب‌ بركت‌ و باروری‌ كشتزارها شوند. امروزه‌ این‌ رسم‌ در بعضی‌ از شهرها و روستاهای‌ كشورمان‌ دیده‌ می‌ شود، ولی‌ اغلب، سبزه‌های‌ نورسته‌ نوروز را به‌ دشت‌ و بیابان‌ می ‌اندازند و معتقدند كه‌ درد و بلای‌ خود را به‌ بیرون‌ از خانه‌ ریخته‌ اند! تفرج‌ در دامن‌ طبیعت‌. در این‌ روز هر خانواده‌ غذای‌ خود را از روز یا شب‌ قبل‌ آماده‌ می ‌كند. صبح‌ زود به‌ دامان‌ دشت‌ و صحرا می ‌روند و غذای‌ روز سیزده‌ را كه‌ شامل‌ باقلا پلو، سبزی ‌پلو با ماهی، آش‌ رشته، كوكو، كوفته‌ یا ... است، در آنجا می ‌خورند.

 

در قدیم‌ خانواده‌های‌ ایرانی‌ با نهایت‌ دقت‌ تا سیزده‌ نوروز از سبزه‌ عید مراقبت‌ می ‌كردند و روز سیزده‌، سبزه‌ را به‌ آب‌ روان‌ می ‌سپردند؛ به‌ این‌ امید كه‌ این‌ دانه‌ها به‌ همراه‌ آب‌ روان‌ موجب‌ بركت‌ و باروری‌ كشتزارها شوند.

 

تخم‌ مرغ های‌ نپخته‌ و برآورده‌ شدن‌ حاجت! در بیجار رسم‌ است‌ كه‌ برای‌ ناهار سیزده ‌به ‌در، كوفته‌ می ‌پزند و موقع‌ بازگشت‌ از صحرا هر زن‌ و دختری‌ سیزده‌ سنگریزه‌ برمی ‌دارد و به‌ پشت‌ سر خود می‌ اندازد تا نحسی‌ سیزده‌ را از خود دور كند! در روستای‌ حسن‌آباد بیجار رسم‌ است‌ كه‌ در این‌ روز هر كس‌ یك‌ عدد تخم‌مرغ‌ به‌ همراه‌ خود برمی‌دارد و بعد از ظهر روز سیزده، تخم‌مرغ ها را در یك‌ ظرف‌ می ‌پزند و یك‌ نفر به‌ عنوان‌ «اوستا» تخم‌مرغ ها را می ‌شكند. در صورتی‌ كه‌ تخم‌ مرغ‌ كسی‌ خوب‌ پخته‌ نشده‌ باشد، می ‌گویند خداوند حاجت‌ و نیت‌ او را برآورده‌ است‌ و اگر دختر جوانی‌ باشد معتقدند كه‌ تا سیزده‌ به‌ درِ آینده‌ به‌ خانه‌ بخت‌ خواهد رفت.

 

به‌ حق‌ پیر كُدكُدو...

 

مردم‌ یزد از صبح‌ روز سیزدهم‌ فروردین‌ با شور و نشاط‌ خاصی‌ خود را برای‌ مراسم‌ سیزده ‌به ‌در آماده‌ می‌ كنند. بزرگترها و جوانان‌ در دشت‌ و صحرا به‌ بازی‌ چوگان‌ می ‌پردازند و دختران‌ دم‌ بخت‌ سبزه‌های‌ نورسته‌ را به‌ هم‌ گره‌ می ‌زنند و می‌ خوانند:

 

سیزده‌ به‌ در، چارده‌ به‌ تو، به‌ حق‌ پیر كُدكُدو     سیزده‌ را كردم‌ تو كدو، درش‌ را بستم‌ با جُدو

 

پلو با تخم‌ مرغ‌ و گردو . عده‌ای‌ از مردم‌ كه‌ از نحسی‌ سیزده‌ در هراسند، روز سیزده‌ را در خانه‌ می ‌مانند و روز چهاردهم‌ نوروز به‌ تفریح‌ و تماشای‌ طبیعت‌ می ‌روند. در استان های‌ فارس‌ و بروجرد، روز چهاردهم‌ فروردین‌ به‌ دامن‌ طبیعت‌ می‌ روند و به‌ همراه‌ خود سیزده‌ تخم ‌مرغ‌ پخته ‌شده‌ و سیزده‌ گردو می‌ برند و ناهار، پلو با تخم‌ مرغ‌ و گردو می‌ خورند؛ و اگر از تخم ‌مرغ‌ و گردوها چیزی‌ باقی‌ بماند، با این‌ اعتقاد كه‌ آوردن‌ غذای‌ روز چهارده‌ به‌ منزل‌ موجب‌ نحسی‌ خواهد شد، آنها را به‌ منزل‌ برنمی ‌گردانند. آنها تخم ‌مرغ‌ و گردوی‌ اضافه‌ را خرد می‌ كنند و در آب‌ می‌ ریزند.

 

بختی‌ كه‌ با سنگ‌ باز می ‌شود!

 

در این روز دختران جوان یك‌ سیخ‌ چوبی‌ و یك‌ سنگ‌ تیز بر زمین‌ می ‌كوبند و معتقدند با این‌ عمل‌ تا سال‌ آینده‌ به‌ خانه‌ بخت‌ خواهند رفت. آنها گندم‌ سبز شده‌ خود را در آب‌ می ‌اندازند و عقیده‌ دارند درد و بلای‌ آنها با آب‌ به‌ دوردست ها می‌ رود و سلامتی‌ و نشاط‌ به‌ خانه‌ شان می ‌آید.

 

منابع‌ - آیین‌های‌ نوروزی، مرتضی‌ هنری. - نوروز، سعید نفیسی، مجله‌ پیام‌ نوین. شناخت ریشه های مراسم «سیزده به در» در ایران و جهان

 

«سیزده به در»، روز زندگی در پردیس . ایران زمین از دیر باز جایگاه زندگی قومی متمدن و با فرهنگ بوده است . این تمدن با کاوش های به عمل آمده درمناطقی همانند "شهر سوخته" زابل از قدمتی بسیار بیشتر از ورود قوم" آریا" به این سرزمین ، که اکنون نام خود را نیز از نام قوم سکنی گزیده در خود وام گرفته ، برخوردار است .

 

بسط و گسترش تمدن درایران که با ورود قوم آریا از پیشرفتی چشمگیر بر خوردار شد ، بستری مناسب برای رشد مفاهیم خاص و منحصر به فردی به وجود آورده است که خصیصه های تمدن ایرانی را شکل داده اند و به این ترتیب این تمدن را از دیگر تمدن های جهان متمایز کرده اند . از این جمله می توان به مفاهیم خاصی که در تمدن ایرانی به اعداد نسبت داده شده ، یاد کرد .

 

اعداد هفت، سه، سیزده و بسیاری اعداد دیگر در ایران باستان مفاهیمی پیچیده از تأثیرات نجومی و پدیده های جاری در قرن ها و دوره ها را پذیرفته اند . جلوه برونی این مفاهیم در نمایه هایی همچون هفت سین، هفت خوان رستم، هفت شهر عشق، هفت اورنگ و" سیزده به در" به طور روشن نمایان است.

 

سیزده به در یکی از سنت های رایج ایرانی است که از قدمتی زیاد برخوردار است . این سنت با فراگیری خود در کل پیکره اجتماعی ایران، یک اسطوره معنایی در کنش و رویکردی هم گرا در سطح وسیع اجتماعی به وجود می آورد .

 

در زمینه پیدایش نام" سیزده به در" در میان آثار به جا مانده از گذشتگان اتفاق نظر محسوسی به چشم نمی خورد، ولی باید اذعان داشت که این روز درمیان اهالی ایران دارای جایگاه خاص تاریخی بوده است تا آنجا که در زمینه تبار شناسی "سیزده به در" باید به اساطیر قدیمی بر جای مانده در ایران رجوع کرد .

 

در اساطیر ایران، عمر جهان هستی 12 هزار سال پیش بینی شده است . پس از این دوره جهان بسته می شود و انسانها که وظیفه شان جنگ علیه اهریمن است، با سپری شدن این 12 هزار سال و ظهور سوشیانس ( ناجی موعود ) سرانجام به پیروزی و ظفر می رسند .

 

به نظر می رسد عدد 12 از بروج دوازده گانه گرفته شده باشد که آگاهی نسبت به آنها نشان از وسعت دانش علمی ایرانیان در آن زمان در علم ستاره شناسی داشته است .

 

به این ترتیب ، در تقویم ایرانی ، نخستین دوازده روزسال ، «جشن زایش انسان ها» تمثیلی از 12 هزار سال زندگی و نبرد با اهریمن است و روز سیزدهم تمثیلی از هزاره سیزدهم و آغاز رهایش از جهان مادی است. به همین دلیل نیز ، روز سیزدهم که در واقع نمادی از زندگی انسان ها در پردیس است ، متعلق به فرشته باران انگاشته می شد ، زیرا نزول باران بهاری باعث سر سبزی و طراوت زمین شده و نمایه ای از بهشت را به وجود می آورد . این اعتقاد در ایران باستان موجب می شد ، سیزدهم نوروز ، روز ویژه طلب باران بهاری برای کشتزارهای نودمیده، انگاشته شود .

 

در این روز ، از دیر باز مردم ایران به دشت و صحرا می رفتند تا با شکست دیو خشکسالی ، گوسفندی برای فرشته باران ، قربانی و بریان کنند تا این فرشته کشت های نو دمیده را از باران سیراب کند.

 

البته باید دانست که تمدن ایرانی تنها تمدنی در جهان نیست که از این گونه ویژگی های فرهنگی برخوردار است بلکه با نگاهی علمی و دقیق به تمدن های دیگر نیز می توان اشتراکات فرهنگی زیادی کشف کرد .

 
 

در همین زمینه دکتر بهرام فره وشی در کتاب «جهان فروری» به رابطه و اشتراک رسم سیزده به در ایرانی با جشن های کارناوالی در میان ملل هند و اروپایی اشاره می کند و می نویسد:

 

«خنده و شادی در جشن های بهاری ملل دیگر هند و اروپایی گاه جزئی از مراسم دینی است و باید انجام شود و یکی از هدف های مراسم قدیم کارناوالی که در جشن های بهاری انجام می شده و می شود، پدید آوردن شادی در نهاد مردمان است که بقایای آن در مراسم عید نوروزی و حاجی فیروز هنوز بر جای مانده است.»

 

در میان ملل هند و اروپایی به ویژه ملت های اسلاوی، هنوز جشن بهار با مراسم باشکوه کارناوالی برگزار می شود و قراینی تاریخی در دست است که نشان می دهد جشن بهاره ایرانی نیز روزگاری همراه با مراسم کارناوالی بوده است.

 

در برخی از سرزمین های اسلاوی یک دوره دوازده روزه جشن های کارناوالی در آغاز سال نو وجود دارد که ریشه عمیق هند و اروپایی دارند. در این جشن ها مردم با ماسک های حیوانات گوناگون که نماینده ارواح هستند می رقصند ؛ بنا بر سنت های قومی این سرزمین ها، دوازده روح پلید در تمام مدت سال ستون هایی را که دنیا بر آنها قرار گرفته است می جوند و هنگامی که ستون ها در شرف فرو افتادن هستند، سال به آخر می رسد و ارواح خبیث برای جشن و شادی بیرون می آیند اما در مدتی که مشغول رقص و شادی هستند، ستون های جهان به خودی خود مرمت می شوند و به حال نخستین در می آیند و جهان فرو نمی ریزد. این ارواح در روز سیزدهم سال نو به زمین فرو می شوند تا کار خود را از سر گیرند. بنابراین دوازده روز آغاز سال روزهای پراهمیتی هستند و وظیفه مهمی را در نگاه داشت جهان و زندگی بشری دارند و روز سیزدهم آغاز زندگی عادی انسان است. بنابراین اعتقاد اسلاوی روز سیزدهم ، روز جشن نجات جهان و دوره تکامل جدید ستون های جهان است .

 

به خوبی مشخص است که این اعتقاد "هند و اروپایی" از شباهتی بی مانند با اعتقاد باستانی ایرانی که در مورد سیزده به در ذکر شد برخورد است . در واقع می توان گفت ، از این لحاظ " مراسم" سیزده به در" ریشه در یکی از قدیمی ترین مشترکات اعتقادی اقوام هند و اروپایی دارد .

 

از سویی دیگر با توجه به قدمت مراسم سیزده به در در ایران می توان نمود و تاثیر آن را در دیگر مناطق دنیا از جمله اروپا به خوبی پی گرفت . در همین رابطه دکتر محمود روح الامینی، در کتاب «آیین ها و جشن های کهن در ایران امروز»، به شباهتی بین «سیزده به در» و برخی از رسم های کاتارها (CATHARA) (بازماندگان مانویان در اروپا) که فرهنگی ترکیبی از اندیشه های زردتشتی و فلسفه باستان و مسیحیت دارند، اشاره می کند و توضیح می دهد : کاتارها در روز عید «پاک» در برخی از سال ها که به روز سیزده فروردین نزدیک است از خانه بیرون آمده و روز را در دامن صحرا و کنار کشتزار می گذرانند، و برای ناهار با خود تخم مرغ می برند. در این روز پنهان کردن تخم مرغ در گوشه و کنار و پیدا کردن آنها سرگرمی کودکان است.

 

به هر جهت آنچه مشهود است ، اجرای مراسم سیزده به در در میان ایرانیان از دیر باز امری بسیار جدی بوده است که همواره با برپایی مراسمی خاص همراه بوده است . از آن جمله می توان به غذاهایی که مردم به طور سنتی در روز سیزده به در می خوردند اشاره کرد . خوردن کاهو سکنجبین و چغاله بادام از خوردنی های مرسوم عصر سیزده به در است.

 

در تهران قدیم آن گونه که جعفر شهری، نویسنده کتاب «تهران قدیم» روایت کرده در روز سیزده به در مردم نسبت به طبخ و مصرف دمی یا دمپختک باقلا که غذای اصلی محسوب می شد و سپس بلغور یا آش رشته اقدام می کردند .

 

حبوبات و سبزیجات آش و بلغور در خانه پخته می شد و تنها در دشت و باغ، آب و رشته آن افزوده می شد. اما مرسوم بود که از قابلمه بزرگ آش رشته، حتی شده به اندازه یک پیش دستی یا نعلبکی به اطرافیان بخشیده می شد. زیرا معتقد بودند که ممکن است در آن میان، پسری نابالغ، زنی حامله و یا طفلی باشد که هوس کرده باشد. آنها معتقد بودند که طفل اگر بوی غذایی حس کند و به او داده نشود، روحش می پرد، اگر پسری نابالغ در چنین وضعیتی قرار گیرد، نطفه اش می ریزد و زن حامله، بچه اش سقط می شود یا ناقص به دنیا می آید.

 

هر چند امروزه مردم بیشتر به همان رسم باستانی کباب کردن گوشت گوسفند در روز سیزده به در گرایش یافته اند تا طبخ دمپختک یا آش رشته ، اما اینک علت اینکار نه اعتقادات اسطوره ای، بلکه راحتی انجام این کار در دامان طبیعت است . به همین دلیل نیز با توجه به بی احتیاطی برخی از خانواده ها در استفاده از آتش در دل جنگل ها در این روز ، هر ساله آتش سوزی های بزرگ و یا کوچکی در برخی نقاط جنگلی رخ می دهد که باعث تخریب محیط زیست می شود .

 

به نظر می رسد در این روز با توجه به پیشینه اسطوره ای آن ، سیزده به در روندگان باید نسبت به نگهداری محیط زیست نهایت توجه و دقت را نشان دهند .منبع : خبرگزاری مهر

 

اسطوره سیزدهم فروردین . نوروز و روایت های اسلامی

 

رسم بیرون رفتن از خانه در روز سیزدهم فروردین و آن روز را به شادی و تفریح گذراندن از رسوم دیرین ایرانی است و آخرین قسمت از جشن های نوروز  است. در اساطیر ایرانی عمر جهان هستی 12 هزار سال است و عدد 12 از بروج دوازده گانه گرفته شده و پس از این دوازده هزار سال ، عمر جهان بسته می شود و انسان هایی كه در جهان هستی وظیفه آنها جنگ در برابر اهریمن است، پس از این دوازده هزار سال، بر اهریمن پیروزی نهایی می یابند. از آن پس دیگر جهان مادی وجود نخواهد داشت و آدمیان به جایگاه ابدی خویش به عالم مینو باز می گردند. با دانستن این موضوع می توان گفت كه اولین دوازده روز جشن زایش انسان گویا تمثیلی از این 12 هزار سال زندگی انسان هاست و روز سیزدهم می تواند تمثیلی از هزاره سیزدهم باشد كه آغاز رهایش از جهان مادی است و از این رو روز سیزدهم می تواند روز بازگشت ارواح به مینو و روز بزرگ رامش گیهانی باشد.

 

در متون كهن فارسی به بیرون شدن از خانه ها و به صحرا رفتن در روز سیزدهم فروردین اشاره ای نشده است. توجیه دیگری كه برای مراسم نوروز  شده این است كه، روز سیزدهمِ سال نو گویا در دوران های كهن روز ویژه طلب باران بهاری برای كشتزار های نودمیده بوده است. روزهای ماه در ایران قدیم نامی ویژه داشت و هر یك متعلق به ایزدی بود و روز سیزدهم متعلق به ایزد تیر یا «تیشتری» بود، كه ایزد باران است. برای این كه این ایزد پیروز باشد، لازم بود كه همه مردمان در نماز از او نام برند و او را بستایند و از او طلب باران كنند. روز سیزدهم نوروز  گویا روز رسمی همه مردم برای طلب باران، برای همه سرزمین های ایران بوده است و خوردن غذای روز در دشت و صحرا نشانه همان فدیه گوسفند بریان است كه در اوستا آمده و افكندن سبزه های تازه دمیده نوروزی به آب روان جویبارها تمثیلی است از دادن فدیه به ایزد آب در آناهیتا و ایزد باران و جویبارها «تیر». در این روز مردم همه به دشت و صحرا می روند و از بامداد تا شامگاه به شادی و سرور می پردازند.

 

ناخجستگی شماره سیزده و روز سیزده . حادثه های بزرگ گیهانی در روزگاران كهن، بارها فلاكت و بلاهای بسیار برای دنیای خاكی ما پدید آورده اند. از این حادثه ها و بلایا در متون كهن نام برده شده است. در بعضی كتب مذهبی مانند اوستا، ودا، تورات، انجیل و كتاب های پهلوی و. . . اشاره ای به این حادثه ها شده است. زمین لرزه و سیل و طوفان بسیار اتفاق افتاده ، اما همواره بدترین آنها در خاطر مردمان پایدار مانده است. یكی از حادثه های سهمگین گیهانی كه ذكر آن در تورات آمده ، در روز سیزدهم سال نو مصری كه مانند جشن فروردین ایرانی به هنگام تعادل بهاری خورشید گرفته می شد به وقوع پیوسته و موجب مرگ عده زیادی شده است. این روز مصادف با روز سیزدهم ماه ایرانی است. در آن روز سیزدهم سال نو، گویا ستاره ای دنباله دار در فضای زمین درخشیده است به طوری كه در افق ایران نیز آن را دیده اند. بر اثر برخورد این ستاره با زمین ، آتشفشان ها آغاز آتشفشانی كرده اند و زمین لرزه ای سهمگین روی داده است و كاخ ها ویران گشته اند . این حوادث، این اندیشه را در ذهن مردم پدیدار كرد كه هر چند هزار سال یك بار واقعه ای این چنینی رخ خواهد داد. از همین رو است كه مردم به طور سنتی در هر سال به هنگام روز سیزدهم فروردین منتظر واقعه ای سهمگین بوده اند، از این جهت خانمان خود را رها می كردند و در این روز زیر سقف و بام نمی ماندند، تا اگر زمین لرزه ای رخ دهد در امان بمانند. رفته رفته روز سیزدهم سال و در پی آن شماره سیزده، رنگ نحوست گرفت و مردم در همه جای دنیا از عدد سیزده پرهیز كردند اما امروز دیگر مدتهاست که پلاک خانه ها و مغازه ها را به صورت 1+12نمی نویسند و حتی برعکس دیده می شود که عدد سیزده برای بعضی ها به جای نحوست  ، خوش شانسی می آورد!

 

تعداد بازدید از این مطلب: 588
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








********به وبلاگ من خوش آمدید********* خدایا مرا ببخش / مرا فهمی ده تا فرامین وحکمت هایت را درک کنم/ و مرا فرصتی دیگر برای بهتر بودن ده تا دستهاو زبان تو شوم . آمین یا رب العالمین


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود